کتابخانه مسروری حکم آباد بخش بزرگی از کشور را می توان در کتابها پیمود اندرولنگ
| ||
|
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرارداده بود؛روی تابلو خوانده می شد:«من کور هستم،لطفا کمک کنید.»
|
|